اصل مقاله
در دهههای اخیر به دلیل
رشد جوامع بشری، نیاز به منابع غذایی بهخصوص اقلام پروتئینی حیوانی
افزایش یافته است. با توجه به خصوصیات پرورشی مناسب بوقلمونهای گوشتی نظیر
میزان وزنگیری و سرعت رشد زیاد (74/10 کیلوگرم در 16 هفتگی برای
بوقلمونهای ماده و 39/20 کیلوگرم در 20 هفتگی برای بوقلمونهای نر)، ضریب
تبدیل غذایی پائین (51/2 در 140 روزگی)، درصد اندک افت لاشه (23% در سن 140
روزگی) و ارزش غذایی مناسب در مقایسه با سایر طیور صنعتی، پرورش این پرنده
بهطور صنعتی به منظور رفع بخشی از این نیازها در سراسر جهان در حال گسترش
است
بهطوریکه در سال 2007، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، برزیل و
کانادا از نظر تولید گوشت بوقلمون در سطح جهان به ترتیب در رتبههای اول تا
چهارم قرار داشتند (4، 12 و 13). در ایران نیز صنعت پرورش بوقلمون از سال
1355 آغاز گردیده و با تولید 25 تن گوشت بوقلمون در سال 1379 و سپس افزایش
آن تا 3500 تن در سال 1386 به فعالیت خود ادامه داده است. در زمان انجام
این مطالعه ظرفیت پرورش بوقلمون گوشتی بیش از 100000 قطعه در سال بود که
جوجههای بوقلمون مورد نیاز با واردات تخمهای نطفهدار و یا جوجههای
زنده، از دو سویه تجاری بی یو تی بیگ 6 (BUT Big 6) و بوقلمون هیبرید
(Hybrid Turkey)تأمین میشدند (1).
در این راستا، به منظور ارزیابی و شناخت مشکلات پرورش صنعتی بوقلمون گوشتی در ایران و ارائه راهکارهای لازم به منظور رفع موانع و کاستیهای موجود بر عملکرد گلههای بوقلمون گوشتی مطالعهای بر روی شاخصهای پرورشی آنها انجام گرفت.
مواد و روشها
1. نمونهگیری: با توجه به اینکه اکثر واحدهای پرورشی در
کشور، بوقلمونهای گوشتی سویه تجاری بی یو تی بیگ 6 را پرورش میدهند، در
این بررسی 15 مزرعه صنعتی بوقلمون از این سویه با ظرفیت 72000 قطعه بوقلمون
یعنی حدود 70% ظرفیت تولید کشور بهطور مقطعی در مدت 12 ماه، از
استانهای تهران (3 واحد)، قزوین (2 واحد)، کردستان (1 واحد)، همدان (1
واحد)، قم (1 واحد)، اصفهان (1واحد)، کوهکیلویه و بویر احمد (1 واحد)،
خراسان رضوی (2 واحد)، یزد (1 واحد)، کرمانشاه (1 واحد) و مرکزی (1 واحد)،
بهصورت تصادفی انتخاب گردید و طی یک دوره کامل پرورشی 16 و20 هفته به
ترتیب برای بوقلمونهای ماده و نر ارزیابی شدند.
2. جمعآوری اطلاعات: به منظور بررسی عملکرد پرورشیگلههای بوقلمون گوشتی، شاخصهای پرورشی زیر به عنوان اساسیترین شاخصها در سنجش وضعیت مدیریت پرورش گله، در دو بخش عملکرد حین دوره و عملکرد نهایی به تفکیک جنس نر و ماده محاسبه شدند:
2-1- درصد ماندگاری گله که بهطور هفتگی و نیز در انتهای دوره با شمارش پرندگان تلف شده و محاسبه درصد تلفات و سپس کسر آن از عدد 100 بهدست آمد (3 و 13).
2-2- میانگین وزن گله در انتهای هر هفته و در آخر دوره قبل از کشتار با انتخاب حداقل یک درصد پرندگان گله و در مزارع با بیش از 10000 پرنده، با انتــخاب 50 قطعه از هر جنس صورت گرفت. وزنکشی بهطور جداگانه با استفاده از ترازوی دیجیتالی با دقت یک گرم در سنین کمتر از یک هفتگی و با ترازوی فنری با دقت 10 گرم برای سنین بالاتر انجام شد. در نهایت منحنی رشد کل دوره پرورش به تفکیک جنسیت بر مبنای منحنی رشد گامپرز (Gompertz Growth Curve: از طریق فرمول روبرو بهدست آمد Y=A[-B (-K.t)]، که در این فرمول A= وزن در زمان t، B= وزن در زمان هچ، K= حداکثر پتانسیل وزن سویه میباشد) ترسیم شد (6، 7، 10 و 17).
2-3- ضریب پراکندگی وزن گله (Coefficient of Variation (CV%)) که بهمنظور بررسی میزان یکنواختی رشد گله و ارزیابی کارآمدی شرایط مدیریتی موجود در مزرعه، در انتهای دوره از طریق محاسبه انحراف معیار و تقسیم آن بر میانگین گله و سپس ضرب عدد حاصل در 100 محاسبه گردید (4، 12 و 17).
2-4- مصرف سرانه دان با تقسیم کل دان مصرفی به تفکیک جنسیت بر تعداد پرنده موجود در واحد در آخر هر هفته و انتهای دوره تعیین گردید (6 و 17).
2-5- ضریب تبدیل غذایی پس از محاسبه وزن پرندگان نر و ماده بهطور مجزا و ارزیابی مصرف سرانه دان، بهصورت کسری از مقدار دان مصرف شده (کیلوگرم) به مقدار وزن تولید شده (کیلوگرم) در انتهای هر هفته و در انتهای دوره پرورش بهدست آمد (6 و 17).
2-6- شاخص کارایی اروپایی ( European Efficacy Factor) به عنوان یک شاخص مهم عملکردی در انتهای دوره و با استفاده از فرمول
{ضریب تبدیل غذایی × سن کشتار گله (روز)} / {میانگین وزن بدن (کیلوگرم) × ماندگاری (%)} ضربدر 100 محاسبه شد (6 و 17).
2-7 - در پایان دوره، کلیة شاخصهای عملکرد پرورش در پرندگان نر و ماده بهطور مجزا با استفاده از نرمافزار آماری spss و با محاسبة میانگین و انحراف معیار آنالیز آماری شدند. بهمنظور مقایسة میانگین دادهها با مقادیر استاندارد نیز از روش آماری One Sample t-test استفاده گردید (6 و 17).
یافتهها
نمودارهای 1 تا 8 مقایسه شاخصهای پرورشی را در گلههای نر و ماده نسبت به استانداردهای نژادی مربوطه نشان میدهد که در جدول 1 و 2 خلاصه شده است.
نمودار 1- میانگین درصد ماندگاری مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 2- میانگین رشد بوقلمونهای نر در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 3- میانگین رشد بوقلمونهای ماده در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 4- میانگین مصرف دان بوقلمونهای نر در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 5- میانگین مصرف دان بوقلمون های ماده در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 6- میانگین هفتگی ضریب تبدیل غذایی بوقلمونهای نر در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 7- میانگین هفتگی ضریب تبدیل غذایی بوقلمونهای نر در مزارع تحت بررسی و مقایسه آن با استاندارد
نمودار 8- مقایسه میانگین شاخص کارایی اروپایی مزارع تحت بررسی با استاندارد
جدول 1- مقایسه عملکرد پرورشی انتهای دوره در مزارع پرورش بوقلمون صنعتی تحت مطالعه در جنس نر
شاخصهای پرورشی |
بوقلمونهای نر (20 هفتگی) |
|
میانگین±انحراف معیار |
میانگین استاندارد |
|
میانگین وزن نهایی (Kg) |
98/16 93/0±* |
32/19 |
ضریب پراکندگیوزن |
*79/1±54/10
|
8 |
مصرف سرانه دان (Kg) |
*15/2±53/50
|
56 /47 |
درصد ماندگاری |
*36/3±44/88
|
03/93 |
ضریب تبدیل غذایی |
*11/0±95/2
|
51/2 |
شاخص کارایی اروپایی |
*8/42±364
|
514 |
* نشانگر اختلاف معنیدار در هر ردیف است. سطح معنیداری 001/0 در نظر گرفته شده است.
جدول 2- مقایسه عملکرد پرورشی انتهای دوره در مزارع پرورش بوقلمون صنعتی تحت مطالعه در جنس ماده
شاخصهای پرورشی |
بوقلمونهای ماده (16 هفتگی) |
|
میانگین±انحراف معیار |
میانگین استاندارد |
|
میانگین وزن نهایی (Kg) |
06/9 31/0±* |
25 /10 |
ضریب پراکندگی وزن |
*89/0±88/9
|
8 |
مصرف سرانه دان (Kg) |
*66/1±44/27
|
14/25 |
درصد ماندگاری |
*25/3±12/89
|
93/95 |
ضریب تبدیل غذایی |
*17/0±02/3
|
48/2 |
شاخص کارایی اروپایی |
*1/24±238
|
354 |
* نشانگر اختلاف معنیدار در هر ردیف است. سطح معنیداری 001/0 در نظر گرفته شده است.
بحث و نتیجهگیری
بررسی شاخصهای پرورشی (وزن، ماندگاری، ضریب تبدیل غذایی و
شاخص کارایی اروپایی) بوقلمونهای نر و ماده 15 مزرعه صنعتی پرورش بوقلمون
با ظرفیت 72000 قطعه بوقلمون (حدود70% ظرفیت تولید کشور) بهطور مقطعی در
مدت 12 ماه یافتههای جالبی درپی داشت. وقوع عمده تلفات گلهها در طی دو
هفتة نخست پرورش بود که میتوان دلیل اصلی این امر را وقوع عفونتهای
باکتریایی درجوجهها ناشی از افزایش عوامل استرسزا متعاقب حمل و نقل
طولانی و نامناسب، به همراه بروز مشکلات مدیریتی نظیر سرمازدگی و خفگی در
خلال دوران ابتدایی پرورش دانست (3 و 14). درصد ماندگاری در 66/86% مزارع
در انتهای دوره کمتر از حد استاندارد بود و میانگین کل درصد ماندگاری در
گلههای تحت بررسی از نظر آماری با گله استاندارد تفاوت معنیداری داشت
(001/0p<) ( نمودار 1). در بررسی هفتگی الگوی رشد گلهها و
مقایسة آن با استاندارد، مشخص شد که در اکثر مزارع پرورش صنعتی بوقلمون
گوشتی ایران، افت رشد گلهها در سنین میانی پرورش (شش تا هشت هفتگی) بروز
میکند و در آخر دوره بهطور محسوسی خود را نشان میدهد (6 و 12). اگرچه
روند وزنگیری گلههای تحت بررسی منطبق بر منحنی گامپرز بود ولی به علت
تفاوت رشد هفتگی آنها با میزان استاندارد، منحنیهای فوق پایینتر از منحنی
رشد استاندارد سویه بی یو تی بیگ 6 قرار گرفتند. با توجه به اینکه سویه بی
یو تی بیگ 6 در اوایل دوره پرورش رشد کندتری در مقایسه با سویههای هیبرید
ترکی و نیکلاس 700 دارد، ولی در انتهای دوره، روند رشد آن سریعتر از آنها
میباشد (15). هر چه عقبماندگی از وزن دیرتر اتفاق افتد میزان تفاوت با
وزن استاندارد کمتر خواهد بود و در نتیجه عملکرد پرورشی گله بهتر میباشد.
در 20% از گلهها تا هفته ششم پرورش، تفاوت بین وزن استاندارد با وزن گله
اندک بوده و از هشت هفتگی این تفاوت آشکارتر میشود. در 66/46% از مزارع از
هفت هفتگی، 33/13 % موارد از هشت هفتگی و در 20 % دیگر از هفته دهم، تفاوت
وزن نسبت به استاندارد مشخصتر میگردد (12 و 13). بهطور کلی میانگین وزن
بوقلمونهای نر و مادة گلههای تحت بررسی از هفته اول تا انتهای دوره
بهطور
معنیداری کمتر از مقادیر استاندارد (001/0p<)
(نمودار 2 و 3) و ضریب پراکندگی وزن گلهها در انتهای دوره نیز بهطور
معنیداری بالاتر از استاندارد بود (17) و فقط در 6 مزرعه (40% مزارع تحت
مطالعه) ضریب پراکندگی وزن گلهها در حد مطلوب بود (جداول 1 و 2). میانگین
مصرف سرانه دان بوقلمونهای نر و ماده در انتهای دوره از استاندارد نژادی
بهصورت معنیداری بیشتر بود (001/0p<) (12 و 13). در انتهای
دورة پرورش، این میزان در 33/13% نرها بیش از 52 کیلوگرم، در 67/46%
گلهها بین 50 تا 52 کیلوگرم و در 40% مابقی نرها نیز کمتر از 50 کیلوگرم
بود (نمودار 4). همچنین در مادهها، میزان مصرف سرانه دان در 33/33%، 40% و
27/26% از گلهها، بهترتیب بیش از 28 کیلوگرم، بین 26 تا 28 کیلوگرم و
کمتر از 26 کیلوگرم بود (نمودار 5). از علل اصلی میزان بالای مصرف سرانه
دان در گلههای بوقلمونهای نر و ماده علی رغم رشد استاندارد آنها نه به
دلیل اشتهای زیاد پرندگان گله بلکه ناشی از افزایش دورریز دان در نتیجة
استفاده از دانخوریهای نامناسب بهخصوص در سنین بالای 7 هفتگی میتواند
باشد که این امر به نوبة خود سبب افزایش ضریب تبدیل غذایی در کل دورة پرورش
در مقایسه با مقادیر استاندارد شده است. میانگین ضریب تبدیل غذایی گلههای
مورد تحقیق در کل دورة پرورش هم در بوقلمونهای نر و هم در بوقلمونهای
ماده، بهطور معنیداری از استاندارد مربوطه بیشتر بود (001/0p<).
ضریب تبدیل غذایی آخر دوره در 60% بوقلمونهای نر بین 5/2 تا 3 و در 40%
دیگر بیش از 3 بود. در بوقلمونهای ماده نیز در 67/26% موارد بیش از 3 و
در 33/73% بین 5/2 تا 3 بود (نمودارهای 6 و 7). بالطبع، شاخص کارایی
اروپایی که متأثر از شاخصهای پرورشی فوق است، با توجه به استاندارد نبودن
هر یک از این عوامل در گلههای تحت بررسی، از استاندارد مربوطه پایینتر
است (6 و 12). بهطوریکه در انتهای دورة پرورش در 33/13% از بوقلمونهای
نر بین 400 تا 500، در 80% بین 300 تا 400 و در مابقی نرها کمتر از 300
میباشد (در مقایسه با 514 در استاندارد مربوطه). در بوقلمونهای ماده نیز
این عدد در 67/6% بالای 300، در 33/13% بین 250 تا 300 و در 80% دیگر کمتر
از 250 بهدست آمد (در مقایسه با 354 در استاندارد مربوطه) (نمودار8).
به علت قابلیتهای بالای پرورشی بوقلمونهای گوشتی تحقیقات بسیاری در این خصوص در کشورهای مختلف انجام شده است که ماحصل آن ارتقاء قابل توجه پتانسیل پرورشی این پرنده در طی چهار دهه گذشته بوده است. نشان داده شده است که به گزینیهای ژنتیکی و اصول مدیریت تغذیه در افزایش قابلیتهای پرورشی بوقلمونهای گوشتی نقش اساسی در افزایش علمکرد پرورشی بوقلمونهای پرورشی داشتهاند و باعث ارتقاء 65 درصدی وزن پرنده در مدت زمان مشابه و بهبود 18 درصدی کیفیت لاشه میشود (9). مقایسه عملکرد پرورشی گلههای بوقلمون در سال 1966 با سال 2003 نشان میدهد که وزن بوقلمونهای نر در سال 2003، 8/1 برابر مقدار مشابه در سال 1966 بوده و وزن مادهها در زمان اخیر برابر با وزن نرها در گذشته شده است و ضمن ارتقاء 50 درصدی کارایی دان در سال 2003، ضریب تبدیل غذایی در سال 2003 به میزان 20% بهبود یافته است (8). سازمان کشاورزی کشور کانادا عملکرد مزارع پرورش بوقلمون را به علت رعایت اصول مدیریتی مناسب، منطبق با مقادیر استاندارد سویهای با بازده مطلوب اقتصادی اعلام کرده است (14). در مورد تأثیر شرایط محیطی و مدیریتی بر عملکرد پرورشی سویه تجاری بی یو تی بیگ 6، مشخص شده که در سیستمهای مدیریتی مختلف، وضعیت رشد و ضریب تبدیل این آمیخته متفاوت بوده و عوامل محیطی بهطور معنیداری بر عملکرد پرورشی بوقلمونهای گوشتی تأثیر گذارند (16). در یک گله مورد مطالعه به منظور ارزیابی تأثیر مدیریت تغذیه بر عملکرد پرورشی بوقلمونهای ماده گوشتی آمیخته سنگین، مشاهده گردید که مصرف دان با سطوح انرژی و پروتئین بالاتر، سبب افزایش کارایی دان و در نهایت رشد بیشتر پرندگان تحت مطالعه میشود (11). در مورد تأثیر کیفیت جوجههای بوقلمون و منابع تولید آنها دیده شده است که جوجههای بوقلمون حاصل از یک گله مادر و هچ شده در دو کارخانه مختلف جوجهکشی، تحت شرایط یکسان مدیریت پرورش، راندمان متفاوتی را در حین دوره نشان دادند (5).
با وجود سابقه پرورش صنعتی بوقلمون گوشتی در کشور، متأسفانه
علیرغم جستجوی بسیار منابع و مدارک علمی، تا زمان انجام این بررسی
هیچگونه مطالعهای که در زمینه ارزیابی عملکرد پرورشی این پرنده باشد،
بهدست نیامد و بهنظر
میرسد این پژوهش برای اولین بار در کشور انجام
میشود. در مورد ارزیابی عملکرد پرورشی سایر طیور صنعتی نیز مطالعات جامعی
در ایران صورت نگرفته است. با اینحال در یکی از این تحقیقات، ضمن مقایسه
کارایی پرورشی سویههای مختلف تجاری جوجه گوشتی در ایران، تفاوت در مدیریت
پرورش و تغذیه اعمال شده در مرغداریهای ایران با استانداردهای موجود را
دلیل پایین بودن عملکرد گلههای فوق در مقایسه با استاندارد اعلام کرده است
(2). براساس نتایج این مطالعه استنباط میشود که عملکرد پرورش بوقلمون
گوشتی در ایران با وجود توسعه قابل توجه آن در سالهای اخیر هنوز از
استانداردهای نژادی پائینتر است و بهنظر میرسد ضعف و کاستی در سه محور
اصلی پرورش یعنی مدیریت پرورش، بهداشت و تغذیه به همراه کیفیت نامناسب
جوجههای وارداتی بهدلیل طی مسافت طولانی از جوجهکشی تا مزرعه پرورش، از
علل اصلی کاهش راندمان پرورشی بوقلمونهای ایران باشد. از دیگر دلایل جنبی
میتوان به کمبود دانش و مهارتهای پرورشی مدیران مزارع، فقدان ساختمان و
تجهیزات مخصوص پرورش بوقلمون، عدم تأمین احتیاجات غذایی لازم در جیره مصرفی
و نبود نظارتهای مستمر دامپزشکی بر این واحدها اشاره کرد (2، 5، 6، 12 و
16).